وطن کجاست؟! “وطن فروش” کیست؟!

سعید عزیزی

نماینده تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان در اروپا

 

شکست مفتضحانه سیاسی- نظامی رژیم ایران؛ نابودی تک تک بازو‌های ترور و تخریب رژیم اسلامی ایران در منطقه، ورشکستگی سیاسی ایران در دنیا، فضاحت بی‌حدوحصری را برای این کشور به دنبال داشته است. سقوط رژیم اسد، نابودی حزب شیطان (حزب الله)، حماس و دیگر شبکه‌های ترور و وحشت، رژیم ایران را بیش از پیش تضعیف کرده و در وضعیت آچماز قرار داده است.

در چهار سال گذشته رژیم جو بایدن در آمریکا با تسهیل دستیابی ایران به فروش نفت و غیره، امکان دسترسی ایران به ارز خارجی و تأمین مالی نیرو‌های ترور در منطقه را فراهم کرد. از طرفی دیگر جمهوری اسلامی و بازو‌های ترور و سایر همکاران ایران با ایجاد شبکه‌های قاچاق مواد مخدر، قاچاق انسان، کالا و غیره کانال‌های دیگری را برای فراهم کردن احتیاجات مالی خویش فراهم آورد.

رژیم ایران در طول عمر ننگین خود صد‌ها میلیارد دلار در خارج از کشور برای ایجاد و گسترش شبکه ترور، وحشت و جنگ خرج کرده، در حالی که مردم در ایران با فقر و گرسنگی بی‌سابقه‌ای روبرو شده‌اند.

در پی سیاست‌های جنگ‌طلبانه رژیم ایران، جنگ در منطقه بیش از پیش گسترش پیدا کرده و مردم منطقه بخصوص مردم فلسطین در غزه و لبنان مورد تعارض قرار گرفته و هستی خود را از دست داده و می‌دهند. رژیم ایران منطقه را ناامن کرده، نیرو‌های خارجی را وادار به دخالت در امور داخلی کشور‌ها کرده و با همسایگان خود بدرفتاری می‌کند.

در نتیجه عمکرد ایران و با میلیتاریزه شدن منطقه، خاورمیانه به بشکه باروت در حال انفجار تبدیل شده است. ایران به دشمنی آشکار با تورکیه و جمهوری آزربایجان ادامه می‌دهد که نمونه بارز این دشمنی، تحرکات در نوار مرزی با جمهوری آزربایجان، ترور فیزیکی و سیاسی سیاسیون جمهوری آزربایجان، صدور تروریسم به آن سوی مرز و در آخر نمایش مضحک ایران، اهانت نماینده آخوند خامنه‌ای در اردبیل یعنی ملا حسن عاملی به مقامات و رؤسای جمهور آزربایجان و تورکیه می‌باشد که در این نمایش مسخره، حتی ادعای ارضی و اشغال اراضی جمهوری آزربایجان را، ایران جزء اهداف خود دانسته که این خزعبلات از زبان یک مداح مزدور بیان شد.

بدنبال حوادث ذکر شده در بالا و در پی پیروزی ترامپ در آمریکا، تشدید تنش در روابط ایران با جهان و بخصوص با غرب بوجود آمده است. در این میان مواضع متفاوتی در قبال حوادث پیش آمده و پیشرو از طرف نیرو‌های مختلف سیاسی در جامعه اتخاذ شده است. جامعه شدیداً قطبی شده ایران به چندین بخش تقسیم شده است.

نیرو‌های ایرانشهری که خود را “ایراندوست” مینامند و تقریباً تماماً متشکل از احزاب فارس‌ها، فارس محور‌ها و طرفداران حفظ دولت یونیتار در ایران، بر اساس حاکمیت فارس‌ها هستند. این بخش از نیرو‌های سیاسی بسیار متفاوت می‌باشند : سلطنت طلب‌ها، مجاهدین خلق، جمهوری اسلامی، اصلاح طلبان و اصولگرایان، پایداری‌ها بخشی از احزاب چپ، بخشی از جمهوری‌‌خواهان، ملی‌گرایان و خلاصه طیف گسترد‌ه‌ای از ایرانشهری‌ها درپی “حفظ ایران” و « حفظ حاکمیت فارس و زبان فارسی» به طرق متفاوت می‌باشند. برای رسیدن به این هدف عده‌ای طرفدار دخالت نظامی و عده‌ای مخالف دخالت نظامی آمریکا، غرب و اسرائیل در ایران هستند. اما تمامی جناح‌ها چنانکه گفته شد خواهان نجات “دولت ایران با محوریت فارس‌ها” می‌باشند.

اما نیرو و نیرو‌های بزرگ دیگری در ایران هست که کاملاً متفاوت از تمامی نیرو‌های بالا خواهان بر هم چیدن نظام فارس محور حاکم بر ایران و تقسیم قدرت سیاسی-اقتصادی حاکم، انحلال سپاه، بسیج و نظارت مشترک بر نیرو‌های نظامی و ارتش کشور می‌باشند. این نیرو‌ها و احزاب، متعلق به ملت‌های تحت ستم و غیر فارس می‌باشند که متشکل از ملت‌های تورک، تورکمن، عرب، لور، بلوچ، کورد و تورک‌های قشقائی است.

در این میان با توجه به منافع درازمدت کشور ایران، و با در نظر گرفتن منافع ملت‌های تحت ستم و غیر فارس ساکن در جغرافیای ایران، استفاده از هرگونه امکان برچیدن سلطه نظام تک ملیتی فارس‌محور در ایران و برقراری یک نظام دموکراتیک‌ می‌باشد. برای رسیدن به این هدف بررسی و استفاده از تمامی راه‌ها، امکانات و وسیله‌ها ضروری است. حکومت جمهوری اسلامی و بخشی از ایرانشهر‌ی‌ها، احزاب و سازمان‌هایی که طرفدار سرنگونی جمهوری اسلامی حتی با کمک نیرو‌های خارجی هستند را “وطن فروش” می‌خوانند.

وطن‌پرستان و “وطن‌فروشان”

وطن ما تورک‌ها، آزربایجان، حداقل صد سال است که در اشغال حکومت‌های تمامیت‌خواه و مرتجع فارس‌محور است. نیرو‌های سیاسی ما ممنوع می‌باشند، معادن و ثروت ما به غارت می‌رود، نیرو‌های مادی و انسانی مجبور به مهاجرت در داخل ایران یا به خارج از کشور شده‌اند، دریاچه اورمیه و دیگر منابع آبی آزربایجان خشک شده، طبیعت و آثار فرهنگی نابود شده، فعالین سیاسی و مدنی در زندان هستند، از مالیات مردم آزربایجان برای حفظ و گسترش زبان فارسی هزینه شده و زبان و فرهنگ ما قدغن و مورد تهاجم قرار گرفته، اکثر مردم آزربایجان زیر خط فقر هستند، امنیت مردم به‌خصوص زنان و دختران ما مورد هجوم است و بوده و هر روز خدشه‌دار می‌شود.

هیچ آینده‌ی روشنی برای مردم و جامعه تورک در ایران و دیگر ملت‌های تحت ستم دیده نمی‌شود. این لیست را باز هم می‌شود ادامه داد. این کارنامه تاریک را می‌شود دقیقاً برای تمامی ملت‌های تحت ستم ترسیم کرد. بنابراین رژیم جمهوری اسلامی وطن ما را دزدیده، جمهوری اسلامی وطن ما را به تاراج برده و می‌برد. وطن‌فروشان واقعی جمهوری اسلامی ایران و ایرانشهری و تمامی کسانی هستند که خواهان حفظ قدرت سیاسی در دست یک اتنیک یعنی قوم فارس به هر قیمتی هستند. وطن ملت‌های غیرفارس از آن‌ها ربوده شده است. برای بازپس گرفتن این وطن، ملت ما و احزاب متعلق به ملت تورک و دیگر ملت‌های تحت ستم مبارزه کرده‌اند و یقیناً تا بازپس گرفتن وطن خویش از دست این دشمنان، مبارزه را ادامه خواهند داد.

راه برون‌رفت از مشکلات کنونی

راه برون‌رفت از مشکلات کنونی سپردن اداره مناطق مختلف ملت‌ها به مردمان و صاحبان اصلی این آب و خاک است. اداره آزربایجان، بلوچستان، عربستان، کوردستان، مناطق فارس‌نشین، لورستان، تورکمن‌صحرا، قشقایی‌یورد را برای اداره بهتر و دمکراتیک آن به ساکنین این مناطق باید سپرد.

یک سیستم فدرال با شرکت دولت‌های مربوط به این ملت‌ها، ضامن حفظ و رشد سرزمین‌های این ملت‌ها و کل ایران خواهد بود که در زیر چتری به نام ایران برای منافع مشترک یکدیگر همکاری خواهند کرد در صورت عدم همکاری جناح تمامیت‌خواه در جمهوری اسلامی و جریان‌های مشابه در اپوزیسیون در ایران با این پروسه، شروع تجزیه کامل ایران در پی کشمکش‌های ناخوشاینده سیاسی و احیانا نظامی گریزناپذیر است. وطن‌فروشان آن‌هایی هستند که برابر حقوقی ملت‌ها و سرزمین‌ها را قبول ندارند و وطن‌پرست آن‌هایی هستند که از آب و خاک اجدادی خود و همچنین از حقوق ملی خویش دفاع می‌کنند.

آن‌هایی که با دفاع از یک سیستم ناعادلانه سیاسی در ایران در طول صد سال گذشته، امکان ادامه حیات یک دولت فارس محور را امکان‌پذیر ساخته‌اند، مقصر وضع موجود می‌باشند. امروز رژیم اسلامی، ایران را به طور کامل به ورطه ورشکستگی سیاسی، اقتصادی و نظامی کشانده است. ایران به اجبار ملت‌های تحت ستم ساکن در ایران را هم درگیر تنش‌های ناخواسته سیاسی و نظامی در منطقه کرده است.

با وجود ادامه حیات حکومت موجود و حتی در صورت کنار‌زده شدن حکومت جمهوری اسلامی و سر کار آمدن یک دولت فارس‌محور دیگر، ایران روی خوش دموکراسی، ثبات سیاسی – اقتصادی را نخواهد دید. برچیدن نظام تک‌ملیتی در ایران، تقسیم قدرت سیاسی- اقتصادی کشور بین ملت‌های ساکن در ایران، تنها ضامن رسیدن به یک ثبات سیاسی می‌باشد که زمینه‌ساز پیشرفت و صلح نه تنها برای همه ملت‌های ساکن در ایران فدرال، بلکه برای همسایگان ایران خواهد بود.

سعید عزیزی؛ نماینده تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان در اروپا

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *